انتظار برای یک سیگنال تعیینکننده/ مذاکره ایران و آمریکا رونق را به بورس باز میگرداند؟

مریم فکری: بررسی روند بازار سهام در ۹ روز کاری ابتدای سال، حاکی از توسعه شاخص بورس تهران دارد. این شرایط البته در حالی است که در خرید و فروش سک هفته گذشته بازار سهام دو سیگنال متفاوت دریافت کرد. در ابتدای هفته تعرفههای ترامپ، بازار سهام را قرمز کرد، ولی بلافاصله عرضه اخباری در خصوص مذاکره ایران و آمریکا در عمان در روز شنبه، بازار سهام به را تحرک مثبت واداشت.
در این حالت در نهایت شاخص کل بورس که در پایان سال گذشته با عدد ۲ میلیون و ۷۰۹ هزار و ۷۶۴ واحد به کار خود پایان داده، در آخرین خرید و فروش بازار سرمایه به رقم ۲ میلیون و ۸۳۰ هزار و ۵۳۸ واحد رسید.
با این وجود، کارشناسان اعتقاد دارند با وجود مقاومتهای پیش روی شاخص در محدوده ۲ میلیون و ۸۸۰هزار واحد و محدوده سقف ۱۹دیماه، اگر موضوع توافق با جدیت دنبال شود و به نزول تنشها میان ایران و غرب منجر شود، عبور از این مقاومتها کار چندان سختی نخواهد بود.
انتظار برای یک سیگنال تعیینکننده
در همین رابطه مجید عبدالحمیدی، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با ایران ماین راجع به وضعیت بورس تهران میگوید: بازار سرمایه ایران در برهه کنونی در موقعیتی ایستاده که میتوان آن را "انتظار برای یک سیگنال تعیینکننده" توصیف کرد.
وی میافزاید: با وجود فشارهایی همچون نرخ بهره بالا، رکود نسبی در خرید و فروش و ادامه برداشت سرمایه از بازار، شاهدیم که بسیاری از سهمها به کفهای قیمتی چند سال اخیر رسیدهاند و نسبتهای نرخگذاری نظیر P/E در سطوحی قرار گرفته که از منظر تحلیل بنیادی، جذابیت نسبی ایجاد کرده است.
این کارشناس بازار سرمایه تصریح میکند: با این حال، آنچه موجب احتیاط فعالان بازار شده، نبود قطعیت در آینده اقتصاد کلان، سیاستگذاری و روابط بینالملل است.
پیشبینی از وضعیت آتی بورس
عبدالحمیدی عنوان میکند: در این فضا، آغاز مذاکرات سیاسی و احتمال حصول یک توافق، میتواند نقش نقطه عطف را برای بورس ایفا کند؛ چرا که بازار سهام همواره بهعنوان یک بازار پیشنگر، بیش از سایر بازارها نسبت به تغییرات کلان و تغییرات ریسک سیستماتیک واکنش نشان میدهد.
وی تصریح میکند: در صورت ارسال سیگنالهای مثبت از روند مذاکرات، انتظار میرود نخستین واکنش بازار در قالب بالا رفتن مقدار خرید و فروش، بهبود تقاضا در صنایع صادراتمحور، و نزول حجم فروش در کل بازار شکل بگیرد.
این کارشناس در ادامه میگوید: تاثیر چنین تحولاتی را میتوان در سه بُعد اصلی بررسی کرد. نخست، بعد روانی که معمولا با سرعت بیشتری عمل میکند. بازگشت فضای خوشبینی و نزول نااطمینانی میتواند موجب شود سرمایهگذاران حقیقی که در ماههای اخیر عمدتاً در حاشیه بازار قرار داشتهاند، بار دیگر به بازار بازگردند.
عبدالحمیدی میافزاید: دوم، بعد بنیادی که در میانمدت خود را نشان میدهد؛ از جمله نزول نرخ ارز، نزول هزینههای تامین مالی و وارد کردن مواد اولیه، بالا رفتن فروش کمپانیهای صادراتی و بهبود جریان نقدی بنگاهها.
وی عنوان میکند: سوم، بعد سیاستگذاری که چنانچه همزمان با روند مذاکرات، سیاستهای حمایتی و هوشمندانه برای تعمیق بازار و بالا رفتن وضوح به اجرا درآید، میتوان انتظار داشت که اعتماد عمومی به بورس بازیابی شده و بازار به روندی پایدارتر وارد شود.
بازار سرمایه، دروازهای برای جذب کردن کردن سرمایه خارجی
این کارشناس بازار سرمایه تصریح میکند: افزون بر این، نباید فراموش کرد که بازار سرمایه میتواند در صورت نزول تنشهای بینالمللی، به دروازهای برای جذب کردن کردن سرمایه خارجی نیز تبدیل شود. صنایع بزرگی نظیر پتروشیمی، فلزات اساسی، معادن و بانکها از مزیتهای رقابتی برخوردارند و در صورت عادیسازی روابط تجاری و رفع محدودیتهای بانکی و مالی، بستر برای ورود سرمایهگذاری خارجی فراهم خواهد شد؛تحولی که میتواند نه تنها بازار سهام، بلکه کلیت اقتصاد کشور را از منظر توسعه تولید و اشتغال منتفع سازد.
عبدالحمیدی متذکر میشود: در مجموع، میتوان گفت که ایران در حال حاضر در آستانه یک فرصت بالقوه قرار دارد. توافق سیاسی میتواند به مثابه جرقهای عمل کند که موتور توسعه بازار را مجددا به حرکت درآورد؛ ولی تحقق پایداری این توسعه، مستلزم آن است که در کنار نزول ریسکهای سیاسی، اصلاحات ساختاری در حوزه سیاستگذاری اقتصادی و بازار سرمایه نیز به صورت همزمان پیش برود.
وی خاطرنشان میکند: در غیر این صورت، امکان دارد بازار تنها یک توسعه کوتاهمدت تجربه کند و مجددا به فاز رکود بازگردد. بنابراین اکنون بیش از هر زمان دیگری، هماهنگی میان سیاست خارجی و سیاستهای اقتصادی برای استفاده حداکثری از فرصتهای پیشرو اهمیت دارد.