خانه
ثبت نام / ورود
ماینر ها
ژنراتور
سبد خرید

زنگ خطر برای بورس به صدا درآمد/ هشدار راجع به سقوط آزاد اعتماد به بازار


زنگ خطر برای بورس به صدا درآمد/ هشدار راجع به سقوط آزاد اعتماد به بازار | ایران ماین

به گزارش ایران ماین، شنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، بورس تهران یکی از تلخ‌ترین و سنگین‌ترین روزهای خود را تجربه کرد. بازاری که پس از تعطیلات، چشم‌انتظار بازگشتی پرانرژی بود، با موجی از ناامیدی و فشارهای متراکم سیاسی، اقتصادی و مدیریتی روبرو شد. فضای عمومی بازار به شدت ملتهب بود و این التهاب نه ناشی از یک خبر ناگهانی بلکه حاصل تجمیع بی‌برنامگی‌ها، اهمال‌ها، و بی‌اعتمادی‌هایی است که ماه‌هاست لایه‌به‌لایه بر روی پیکره بازار انباشته شده‌اند.

اکو ایران در این زمینه نوشت: بازار در حالی هفته جدید را آغاز کرد که هنوز از پس‌لرزه‌های سه‌شنبه هفته گذشته رهایی نیافته بود. سخنان اخیر مسئولان، به‌ویژه اظهارات همتی، جو بی‌اعتمادی را عمیق‌تر کرده است. شرایط بازار به‌نوعی پیش رفت که سهامداران حتی فرصت نفس کشیدن نیافتند و بار دیگر بهت، ترس و بی‌رمقی بر تابلوی خرید و فروش سایه انداخت. آنچه بازار را در تله‌ای نفس‌گیر اسیر کرده، نه تنها تغییرات سیاسی در لایه بین‌الملل است، بلکه عدم واکنش مؤثر و سریع نهادهای نظارتی داخلی، بحران را تشدید کرده است.

از هفته‌ها پیش هشدار داده شده بود که تکلیف نمادهای خودرویی باید به سرعت مشخص شود؛ هشدارهایی که نادیده گرفته شدند و امروز نتیجه آن، تشدید ابهام و پیچیدگی در این گروه پرریسک و اثرگذار است. همین تعلل باعث شد تا بازار با استخوانی در گلوی تحلیل و تصمیم‌گیری مواجه شود. نه تنها خودرویی‌ها، بلکه صندوق‌های اهرمی نیز به جای ایفای نقش تثبیت‌کننده، تبدیل به معضلی جدی شده‌اند که اعتماد عمومی به بازار سرمایه را هدف قرار داده‌اند. در این شرایط، نمی‌توان از نقش منفعلانه نهاد بورس چشم‌پوشی کرد. سازمانی که وظیفه اصلی‌اش صیانت از بازار و سرمایه‌گذاران است، امروز بیشتر نظاره‌گر است تا تصمیم‌ساز.

از سوی دیگر، آنچه فضای بازار را مسموم‌تر کرده، ابهام در پرونده‌های بین‌المللی، دلواپسی از جلسه قریب‌الوقوع شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، بحث‌های داغ پیرامون مکانیسم ماشه و فضای متشنج سیاسی با محوریت ایران و آمریکا است. اظهارات اخیر رهبری و واکنش‌های ترامپ به شکل عجیبی بازار را در بن‌بست تحلیلی قرار داده است. هیچ‌یک از این رخدادها به‌تنهایی نمی‌توانستند بازار را زمین‌گیر کنند، ولی ترکیب این فشارها با خلأ سیاست‌گذاری داخلی، معجونی تلخ برای بازار ساخته است.

بازار در هفته‌های منتهی به فصل مجامع قرار دارد؛ روزهایی که باید با گزارش‌های امیدوارکننده کمپانی‌ها، سودهای تقسیمی جذاب و هیجان خرید و فروش همراه باشد. ولی به‌جای آن، فضای منفی بازار چنان سنگین شده که حتی بهترین اخبار هم در آن دفن می‌شوند. وضعیت کنونی به‌وضوح نشان می‌دهد که سیاست، نه تنها عامل عامل حرکت بازار نشده، بلکه حکم تزریق بی‌هوشی به پیکره نیمه‌جان بورس را دارد. در این فضا، بسیاری از فعالان بازار تنها نظاره‌گر هستند؛ نه برای تصمیم‌گیری، بلکه به اجبار. تماشاگر تحولاتی که به‌جای حرکت، تنها ترس را به دل‌ها می‌اندازند.

یکی از مهم‌ترین بحران‌های روزهای اخیر به کارایی صندوق‌های اهرمی بازمی‌گردد. این ابزارها که زمانی با هدف ارتقاء فرهنگ سرمایه‌گذاری غیرمستقیم طراحی شدند، حالا به عامل اصلی بی‌اعتمادی تبدیل شده‌اند. نهاد بورس در مرحله صدور مجوز، تمام دقت و سخت‌گیری را به کار می‌گیرد، ولی پس از صدور مجوز، کارایی این صندوق‌ها عملاً بدون کنترل مؤثر رها می‌شود. در نتیجه، ابزارهایی که باید آرامش‌بخش باشند، امروز خود به منشأ بی‌ثباتی بدل شده‌اند. آنچه بیش از همه نگران‌کننده است، سرایت این بی‌اعتمادی به سایر بخش‌های بازار سرمایه و ابزارهای مشابه است. اگر روند فعلی ادامه پیدا کند، اعتماد به کل ساختار سرمایه‌گذاری غیرمستقیم دچار خدشه‌ای جبران‌ناپذیر خواهد شد.

نکته مهم‌تر، خلأ ورود پول تازه به بازار است. صندوق‌های متعدد در بازار ایجاد شده‌اند، ولی پولی برای گردش در آن‌ها نیست. گسترش ابزار بدون تأمین زیرساخت‌های اعتماد، فرهنگ‌سازی و جذب کردن کردن نقدینگی، دقیقاً همان نقشی را دارد که کاریکاتورهای بی‌تناسب ایفا می‌کنند؛ طرحی بزرگ و اغراق‌آمیز روی بستر کوچک و فرسوده. در چنین شرایطی، سرمایه‌گذاران قدیمی سر همدیگر را می‌تراشند و کسی از بیرون وارد این چرخه معیوب نمی‌شود.

دیروز زنگ بحران به‌وضوح نواخته شد. این منفی، یک افت عادی نبود. این نشانه‌ای واضح از یک التهاب عمیق و پیچیده بود که اگر جدی گرفته نشود، بازار را به‌سرعت به خانه اول بازمی‌گرداند. همه تلاش‌های ماه‌های اخیر برای بازسازی اعتماد از بین خواهد رفت و فضای ناامیدی جای آن را خواهد گرفت. هنوز دیر نشده؛ ولی زمان اندک است. نهاد ناظر باید بیدار شود، باید وارد میدان شود، نه با وعده، بلکه با اقدام.

بازار سرمایه ایران امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند واکنش، وضوح، امید و تصمیم‌گیری است. باید صدای سهامدار را شنید، باید نقدینگی را جذب کردن کردن کرد، باید اعتماد را بازسازی کرد. مسیر دشواری پیش روی بازار است، ولی بی‌تفاوتی بیش از این، هزینه‌ای دارد که شاید فردا بسیار سنگین‌تر از امروز باشد.