رونمایی از فرمول نجات بورس/ بازارهای طلا، سکه و ارز چه سیگنالی به بورس میدهند؟

مریم فکری: خرید و فروش اولین روز هفته بورس نیز چنگی به دل نزد و سهامداران شاهد نزول نرخ سرمایه خود در بازار بورس تهران بودند.
نرخ دلاری بازار بورس که یکی از مهمترین فاکتورهای بررسی بازار سرمایه است، به کمتر از ۱۰۵ میلیارد دلار سقوط کرده است. در این شرایط، به نظر می رسد که سهامداران در حال تجربه بدترین روزهای خود هستند؛ این در حالی است که بسیاری از تحلیلگران معتقدند بازار بورس تهران ارزنده است، ولی نقدینگی لازم برای ایجاد تقاضا در بازار وجود ندارد.
در همین رابطه مجید عبدالحمیدی در گفتوگو با ایران ماین با اشاره به نرخ دلاری بازار سرمایه اظهار داشت: سنجشهای اخیر نشان میدهد که در ۴ اسفند ۱۴۰۳، نرخ دلاری بازار سهام ایران به کمتر از ۱۰۵ میلیارد دلار نزول یافته است. این در حالی است که در اوج تاریخی خود در مرداد ۱۳۹۹، نرخ این بازار حدود ۴۱۷ میلیارد دلار بود. این افت ۷۴ درصدی در چهار سال گذشته، بیانگر تغییرات جدی در کارایی بازار سرمایه است.
وی میافزاید: در همین دوره، تولید ناخالص داخلی (GDP) در ۹ ماهه نخست سال ۱۴۰۳ توسعه ۶.۷ درصدی (با احتساب نفت و گاز) و ۴.۲ درصدی (بدون احتساب این بخش) را تجربه کرده است. این واگرایی میان توسعه اقتصادی و افت نرخ بازار سرمایه، ناشی از عوامل متعددی است که بررسی آنها میتواند تصویری دقیقتر از وضعیت فعلی و مسیرهای پیشروی این بازار ارائه دهد.
این کارشناس بازار سرمایه تصریح میکند: با این وجود، فرصتهای بالقوهای برای احیای بازار سرمایه و تبدیل آن به یک ابزار موثر در رونق اقتصادی وجود دارد. بسیاری از کشورهای جهان توانستهاند از طریق توسعه ابزارهای نوین مالی، دیجیتالیسازی بازارهای مالی و پشتیبانی از تولید ملی، بازار سرمایه را به یک موتور توسعه پایدار تبدیل کنند. ایران نیز میتواند از این تجربهها بهره ببرد و به سمت بازسازی و ارتقا بازار سهام حرکت کند.
چالشهای مهم بازار سرمایه چیست؟
عبدالحمیدی با اشاره به چالشهای فعلی بازار سرمایه ایران، به نوسانات نرخ ارز و نزول نرخ پول ملی اشاره میکند و میگوید: نزول برابری ریال در برابر دلار اثیر مستقیمی بر نرخ دلاری بازار سهام دارد. حتی در شرایطی که شاخصهای بورس به واحد ریال توسعه داشته باشند، افت نرخ پول ملی موجب نزول نرخ دلاری کل بازار خواهد شد. این مساله بهویژه برای سرمایهگذاران خارجی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
وی همچنین با اشاره به خروج نقدینگی و نزول جذابیت سرمایهگذاری در بورس عنوان میکند: در سالهای اخیر، بالا رفتن جذابیت داراییهای جایگزین مانند ارز، طلا، مسکن و اوراق با درآمد ثابت موجب نزول ورود نقدینگی به بازار سهام شده است. بالا رفتن نرخ بهره بانکی و بهرهوری بالاتر در بعضی از این بازارها، موجب نزول انگیزه سرمایهگذاران برای ورود به بورس شده است.
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه به نرخ تورم و نزول سودآوری واقعی کمپانیها اشاره میکند و متذکر میشود: تورم بالا باعث نزول نرخ واقعی سود کمپانیهای بورسی شده و از جذابیت سرمایهگذاری در بازار سهام کاسته است. در چنین شرایطی، سرمایهگذاران تمایل بیشتری به داراییهایی دارند که بتوانند نرخ سرمایه آنها را در برابر تورم حفظ کنند.
عبدالحمیدی، تفاوت میان ترکیب توسعه GDP و کارایی بازار سرمایه را از دیگر چالشهای بازار سرمایه عنوان میکند و میگوید: توسعه تولید ناخالص داخلی الزاما به معنای توسعه بازار سرمایه نیست. بخش عمدهای از توسعه اقتصادی ایران در سالهای اخیر ناشی از صنایع نفت، گاز و سرویس ها بوده است که لزوما وابستگی بالایی به بازار سهام ندارند. از سوی دیگر، بعضی از کمپانیهای حاضر در بورس، بهرغم بالا رفتن تولید و فروش، با چالشهای تأمین مالی و هزینههای بالا مواجه بودهاند که بر کارایی آنها اثر گذاشته است.
وی با اشاره به نزول عمق بازار و بالا رفتن رفتارهای سفتهبازانه، تصریح میکند: نزول میزان نقدینگی و برداشت سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی، همراه با نوسانات شدید قیمتی، موجب نزول اعتماد عمومی به بازار سرمایه شده است. این امر باعث بالا رفتن رفتارهای کوتاهمدت و سفتهبازانه شده که خود به نوسانهای بیشتر بازار دامن میزند.
فرصتهای پیشرو برای احیای بازار سرمایه و رونق تولید
این کارشناس بازار سرمایه همچنین به فرصتهای پیشرو برای احیای بازار سرمایه و رونق تولید اشاره میکند و میگوید: برای بالا رفتن عمق بازار سرمایه و جذب کردن کردن نقدینگی جدید، توسعه ابزارهای جدید مالی ضروری است. بسیاری از کشورها با استفاده از صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه (Venture Capital)، تأمین مالی جمعی (Crowdfunding)، اوراق مشارکت مبتنی بر پروژه، و داراییهای دیجیتال توانستهاند منابع اقتصادی گستردهای را برای بخش تولید فراهم کنند. بهرهگیری از این مدلها در ایران، میتواند به توسعه بازار سرمایه و پشتیبانی از بنگاههای اقتصادی منجر شود.
وی میافزاید: تغییرات فناوری میتواند بازار سرمایه را شفافتر و کارآمدتر کند. بلاکچین، هوش مصنوعی، دادهکاوی و سیستمهای معاملاتی هوشمند میتوانند هزینههای خرید و فروش را نزول داده، سرعت پردازش اطلاعات را بالا رفتن داده و ایمنی سرمایهگذاری را ارتقا کنند.
این کارشناس بازار سرمایه عنوان میکند: یکی از راهکارهای کلیدی برای ارتقا بازار سرمایه، بالا رفتن تعداد کمپانیهای تولیدی در بازار سهام است. برای این منظور، باید شرایطی فراهم شود که استارتاپها، کمپانیهای دانشبنیان و صنایع نوآور بتوانند از طریق عرضه اولیه سهام (IPO) و عرضه اوراق بدهی به بازار سرمایه وارد شوند.
عبدالحمیدی تصریح میکند: بورسهای کالایی میتوانند نقش مهمی در تامین مالی تولید و وضوح نرخها داشته باشند. قراردادهای آتی، اختیار معامله و خرید و فروش مشتقه بر پایه کالا ابزارهایی هستند که میتوانند به تولیدکنندگان کمک کنند تا ریسکهای قیمتی را مدیریت کنند و سرمایهگذاری در بخش تولید را جذابتر کنند.
وی عنوان میکند: یکی از مهمترین مشکلات بنگاههای تولیدی، کمبود نقدینگی در زنجیره تامین است. در اقتصادهای پیشرفته، ابزارهایی مانند اسناد خزانه تجاری، فاکتورینگ، تأمین مالی زنجیره تأمین و قراردادهای اعتباری پویا به توسعه پایدار کسبوکارها کمک کردهاند. اجرای این مدلها در ایران، میتواند به بهبود نقدینگی در بخش تولید منجر شود.
چشمانداز آینده: بازار سرمایه، پیشران تولید و توسعه اقتصادی
این کارشناس بازار سرمایه میگوید: با وجود نزول نرخ دلاری بازار سهام در سالهای اخیر، فرصتهای متعددی برای احیای آن و تبدیل آن به یک موتور توسعه اقتصادی وجود دارد. توسعه ابزارهای نوین مالی، دیجیتالیسازی بازار سرمایه، تسهیل تأمین مالی کمپانیهای تولیدی و بالا رفتن وضوح، میتوانند زمینه را برای بالا رفتن نرخ بازار سهام، جذب کردن کردن سرمایهگذاران جدید و رونق تولید ملی فراهم کنند.
عبدالحمیدی میافزاید: با الگوبرداری از تجربیات جهانی و اجرای سیاستهای نوین در بازارهای مالی، میتوان بازار سرمایه ایران را به بستری پایدار و کارآمد برای تأمین مالی تولید، ایجاد اشتغال و توسعه اقتصادی تبدیل کرد. این تغییرات میتوانند نهتنها موجب بالا رفتن اعتماد سرمایهگذاران داخلی شوند، بلکه زمینه ورود سرمایههای خارجی و توسعه پایدار بازار را نیز فراهم کنند.