پیشبینی یک کارشناس از نرخ ارز/ چه کسی از بالا رفتن نرخ دلار راضی است؟

آرمان زارعی: در سالهای اخیر، یکی از چالشهای اصلی که حکومتها با آن روبرو بودهاند، مسائل مربوط به ارز است. به همین دلیل، مسئولان بانک مرکزی با اجرای سیاستهای ارزی و راهاندازی سامانههای مختلف، تلاش کردهاند تا نرخ ارز را مدیریت کنند. در این رابطه، علاوه بر نرخ دلار آزاد، نرخهای دیگری مانند ارز ترجیحی،بازار متشکل ارزی، دلار توافقی، دلار نیمایی و دلار مبادلهای نیز معرفی شدهاند که هر یک به تدریج تغییراتی را تجربه کردهاند.با این حال، نکتهای که قابل توجه است این است که با وجود این سیاستها، نرخ ارز همچنان نزول چشمگیری نداشته و نه تنها نسبت به سالهای گذشته، بلکه حتی نسبت به ابتدای سال ۱۴۰۳ نیز بالا رفتن قابل توجهی را نشان میدهد.
به عنوان نمونه، از آغاز دولت چهاردهم، مسئولان خیابان باب همایون در تلاش بودند تا با بالا رفتن نرخ نیما-توافقی، به هدف تکنرخی کردن دست یابند. این سیاست اقتصادی که از همان ابتدا تا کنون موافقان و مخالفان زیادی را به همراه داشته، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. وزیر اقتصاد در پاسخ به نقدها راجع به بالا رفتن نرخ نیما اعلام کرده که این اقدام منجر به تورم نخواهد شد و به یاد دارد که در اردیبهشت ۱۴۰۰ نرخ نیما و بازار آزاد را یکی کرده و در آن زمان اختلاف نرخها کم بود بدون اینکه تورم بالا رفتن یابد. با این حال، رئیسکل بانک مرکزی، محمدرضا فرزین، در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳ بر این عقیده بود که امکان بالا رفتن بیشتر نرخ ارز نیما وجود ندارد، زیرا این اقدام تبعات تورمی به همراه خواهد داشت. او اشاره کرد که نرخ ارز نیما از ۴۱ هزار تومان به ۴۷ هزار تومان بالا رفته و پایین نگهداشتن آن برای کنترل تورم ضروری است.
نرخ دلار نیمایی در ابتدای شهریورماه سال کنونی حدود ۴۵ هزار و ۲۰۰ تومان بود، ولی در حال حاضر در محدوده ۶۷ هزار تومان معامله میشود. بعضی کارشناسان معتقدند که تغییر نرخ ارز نیمایی باعث بالا رفتن قابل توجهی در بازار ارز آزاد شده است و این موضوع نقدها زیادی را متوجه تیم اقتصادی دولت کرده است. در روزهای اخیر، شایعاتی راجع به برکناری رئیس کل بانک مرکزی مطرح شد، ولی به سرعت تکذیب گردید. همچنین، طبق خبرهای رسمی وزیر اقتصاد نیز در هفتههای آینده زیر تیغ استیضاح خواهد رفت.
در این وضعیت، مسعود پزشکیان، رئیسجمهور، به طور کامل از تیم اقتصادی خود پشتیبانی کرده و در روزهای گذشته برای مدتی مهمان محمدرضا فرزین در ساختمان شیشهای میرداماد و عبدالناصر همتی در باب همایون بود.
در همین راستا پزشکیان در نشستی که در اول اسفند ۱۴۰۳ برگزار شد نسبت به این گونه ادعاها واکنش نشان دهده و تاکید نمود که "تمام سیاستهای مرتبط با بانک، پول و ارز، در جلسات سران قوا تصمیمگیری شده است. در این جلسات، آقای همتی، آقای پورمحمدی، آقای فرزین، رئیس کمیسیون برنامهوبودجه و رئیس کمیسیون اقتصاد به همراه تعدادی کارشناس حضور داشتهاند و تصمیمگیریها در آنجا صورتگرفته است."رییس جمهور همچنین تاکید نمود: "این مسائل اصلاً به وزیر مربوط نمیشود. اینکه همه تقصیرها را به یک طرف نسبت دهیم، بیانصافی است."
در این زمینه، آلبرت بغزیان، کارشناس اقتصادی و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، در گفتوگو با ایران ماین اظهار میدارد که در حال حاضر شرایط مناسبی برای تغییر ارز نیمایی نبود. او همچنین تأکید میکند که دولت چهاردهم نه تنها برنامهای برای نزولی شدن نرخ ها ندارد، بلکه پیشبینی میکند که نرخ دلار به طور حتم بالا رفتن خواهد یافت و بانک مرکزی از بالا رفتن نرخ دلار رضایت دارد.
*آقای بغزیان! دولت چهاردهم به تازگی اقدام به یک جراحی اقتصادی کرده و تغییراتی در زمینه ارز نیمایی ایجاد شده است. به عنوان اولین سوال، میخواستم نظر شما را در این خصوص جویا شوم. آیا این تغییرات را مثبت میدانید؟
در زمانی که دولت تصمیم به تغییر سیاست ارزی خود در مورد ارز نیمایی گرفت، من نه با این تصمیم موافق بودم و نه مخالف. ولی به این نکته اشاره کردم که زمان اجرای این سیاست مناسب نیست. فرض کنید که تفکیک وزارت راه و شهرسازی ایده خوبی است، ولی باید در نظر داشت که آیا هزینههای آن را سنجش کردهاید و آیا کشور به شدت به این تغییر نیاز دارد یا خیر. میتوانیم با یک تغییر سادهتر این کار را انجام دهیم. در مورد ارز نیز نظر من همین بود. زمانی که آقای همتی برنامه خود را اعلام کردند و گفتند که به دنبال تکنرخی کردن ارز هستند، و همچنین دکتر طیبنیا نیز این موضوع را مطرح کردند، ما گفتیم که این اهداف خوبی هستند، ولی آیا در شرایط کنونی منابع لازم برای اجرای این برنامه را داریم؟ اگر شما به هر دلیلی بخواهید ارز را تخصیص دهید، باید مشخص کنید که آیا این امکان وجود دارد یا خیر. در غیر این صورت، شما ناچار به ایجاد یک بازار آزاد خواهید بود و افرادی که شرایط لازم را ندارند و به هر دلیلی به ارز نیاز دارند، باید بتوانند به آن دسترسی پیدا کنند. بنابراین، در نهایت یک نرخ آزاد خواهیم داشت که امکان دارد با نرخ دولتی متفاوت باشد.
رمزگشایی بغزیان از اختلاف ۳۵ درصدی ارز نیمایی و آزاد
بنابراین، فاصله ۳۵ درصدی که به وجود آمده، ناشی از این واقعیت است که ما تصویری واضح از اقتصاد با ارز تک نرخی نداریم. به عبارت دیگر، اگر ما ارزی را به عنوان ارز دولتی اعلام کنیم و بگذاریم نرخ آزاد آن هر چقدر که میخواهد باشد، این به معنای ارز تک نرخی نیست. دلواپسی من این است که امکان دارد تصور دولت از ارز تک نرخی این باشد که یک نرخ دولتی به جای نرخهای نیما و سنا داشته باشیم و در کنار آن، یک نرخ آزاد نیز وجود داشته باشد که فاصلهاش هر چقدر که باشد، ولی این تعریف واقعی ارز تک نرخی نیست. در واقع، اگر بخواهیم بازار آزاد را به نرخ دولتی نزدیک کنیم، این امر تاکنون محقق نشده و بالعکس، نرخ ارز در بازار آزاد بالا رفته و فاصله بین ارز آزاد و دولتی بیشتر شده است. حال اگر توافقی هم صورت گیرد، این چه نتیجهای خواهد داشت؟ در حال حاضر ما نرخ ارز دولتی را بالا رفتن دادهایم و این به وضوح منجر به بالا رفتن هزینههای وارد کردن و در نتیجه بالا رفتن نرخ تمام شده کالاها میشود که خود به ایجاد تورم دامن میزند.
سوالی که مطرح میشود این است که این سیاست در شرایط خاص کنونی چه نفعی برای ما دارد. اگر شرایط به ثبات و عدم تحریم و وفور ارز برمیگشت، میتوانستیم آن را مثبت سنجش کنیم، ولی در وضعیت فعلی، هزینههای چنین تصمیماتی بر دوش مردم و سپردهگذاران است. به نظر من، بالا رفتن نرخ ارز توافقی ناشی از اختلاف نظر بین وزارت اقتصاد و بانک مرکزی است. تیم محمدرضا فرزین در بانک مرکزی به دنبال ثبات ارزی بودند و برای مدت طولانی نرخ دلار را به هر نحوی در یک محدوده خاص حفظ کردند. ولی اکنون وزارت اقتصاد بر این باور است که باید ارز توافقی داشته باشیم و معتقد است که این اقدام میتواند رانت را از بین ببرد. ولی آیا واقعاً این رانت از بین رفته است؟ در حال حاضر دلار ۶۷ هزار تومانی خریداری میشود و نرخ آن در بازار آزاد به ۹۲ هزار تومان رسیده است. این بالا رفتن نرخ به نفع صادرکنندگان تمام میشود.
به نظر من، آقای وزیر و رئیس کل بانک مرکزی باید توضیح دهند که چرا این اقدام را انجام دادند. بر اساس چه پیشبینی و سناریویی این کار را به مرحله اجرا درآوردند؟ آیا پیشبینی کرده بودند که ترامپ به قدرت میرسد و تحریمها را تشدید میکند و ما نیز موضعمان این است که توافق نمیکنیم؟ این وضعیت به معنای دلواپسی برای دارندگان ریال می باشد و به همین دلیل، مردم به سمت بازار آزاد هجوم میآورند و این بازار را نیز دچار تنش میکنند. البته ما بازارسازی داریم، در هرات، سلیمانیه، تلگرام و اینستاگرام که نرخسازی میکنند و هر از گاهی خبرهایی مبنی بر دستگیری یک باند ارزی منتشر میشود. ولی آیا با این اقدامات نرخ ارز نزول یافته است؟ پاسخ منفی است.
به نظر من، بانک مرکزی از هویت بازارسازان داخلی و خارجی آگاه است. ولی اگر بخواهد در برابر آنها تعلل کند، باید بپذیرد که این روند به سمت بالا رفتن ادامه خواهد یافت.
*در بخشی از صحبتهایتان به این نکته اشاره کردید که آیا سیاستمداران اقتصادی از بازگشت ترامپ و احتمال فشار بیشتر آمریکا بر ایران آگاه بودند، ولی با این حال اقداماتی انجام دادند. به نظر شما در شرایطی که اختلاف بین نرخ دلار آزاد و توافقی همچنان ۳۵ درصد است، نرخ دلار تا پایان سال به چه عددی خواهد رسید؟ آیا این شکاف قیمتی کمتر می شود؟
این بیتوجهی بانک مرکزی و وزارت اقتصاد به شرایط خاص کنونی مشهود است. ما برای مدیریت وارد کردن سیبزمینی ستادی تشکیل دادیم، ولی به نظر میرسد که در مورد ارز نباید دلواپسی نشان میدادیم. حداقل انتظار میرفت که بانک مرکزی و وزارت اقتصاد بهطور شفاف توضیح دهند که این وضعیت چگونه به وجود آمد و دلایل آن چه بود. در یک سال گذشته، نرخ ارز بارها دچار نوسان شده و پس از هر جهش، دوباره به سطوح پایینتر بازگشته است. در یک مقطع، نرخ دلار به ۶۰ هزار تومان رسید، ولی در نهایت به کانال ۵۰ هزار تومان عقبنشینی کرد. حتی در بعضی زمانها، نرخ دلار ثابت ماند و کسی به دنبال خرید ارز نبود. در حال حاضر، وضعیت بازار خودرو به دلیل وارد کردن تا حدی نامطمئن است و خریداران تمایلی به ورود به این بازار ندارند. همچنین، توانایی خرید مسکن نیز نزول یافته است. در چنین شرایطی، مردم بیشتر به خرید ارز و طلا تمایل دارند. بعضی معتقدند که دولت پشتوانه طلا نداشته، ولی با این حال اقدام به پیشفروش طلا کرده است. این موضوع از ابتدا مشخص بود.
بنابراین به نظر من اگر این روند ادامه یابد و در یکی دو هفته آینده وضعیت استیضاح و تغییر رئیس بانک مرکزی مشخص شود که به نظر نمیرسد که زمان مناسبی برای این اقدام باشد. ولی اگر این تغییرات صورت گیرد و رئیس بانک مرکزی عوض شود، به احتمال زیاد وزیر باقی خواهد ماند. در نهایت یکی از این دو نفر قربانی خواهد شد
دلار سه رقمی خواهد شد؟
من به هیچ وجه نمیخواهم عدد خاصی را اعلام کنم، ولی متأسفانه در این شرایط نرخ ارز به سمت سه رقمی شدن پیش خواهد رفت. به عقیده من در حال حاضر هیچکس تمایل به نزول نرخ ارز ندارد.
در حال حاضر، به دلیل این تصمیمات، داروها به شدت گران و نایاب شدهاند. واردکننده کالا را با نرخ ۶۸ هزار تومان وارد میکند و آن را با دلار بازار آزاد، که ۹۰ هزار تومان می باشد، به فروش میرساند. بنابراین، نیاز به ارتقا کنترلها احساس میشود. در گذشته نیز این پرسش مطرح شد که آیا کسی که ارز نیمایی دریافت میکند، کالای وارداتی را با بهای ارز نیمایی به بازار عرضه خواهد کرد؟ در گذشته، واردکنندگان کالاهای خود را کمی بالاتر از بهای ارز نیمایی به مصرفکنندگان ارائه میدادند، ولی اکنون این وضعیت بدتر شده است. صادرکنندگان کاملاً راضی هستند و واردکنندگان نیز به نوعی خوشحالند. از سوی دیگر، بانک مرکزی نیز از فروش ارزی که انجام میدهد و طلایی که وارد کرده، راضی است و توانسته کسری بودجه را جبران کند. نهادهای غیر دولتی و عمومی نیز که نه به اشتغال و نه به تورم پاسخگو هستند، از این وضعیت خوشحالند. در نتیجه، در این شرایط، دهکهای ۱ تا ۵ جامعه متحمل زیان خواهند شد.
*در حال حاضر، بسیاری از تحلیلگران اقتصادی بر این عقیدهاند که حکومتها قادر به تعیین نرخ ارز به صورت تکنرخی نیستند و باید بازار آزاد وجود داشته باشد، زیرا بهای ارز بر اساس عرضه و نیاز در بازار تعیین میشود و با دستوری کردن نرخ مشخص نمی شود. به نظر شما، آیا دولت میتواند ارز را به صورت تکنرخی تعیین کند؟
ببینید، یک سنگر وجود دارد که بعضی افراد پشت آن پنهان میشوند تا از نقدها در امان بمانند و آن هم استفاده از اصطلاح "دستوری بودن" است. نرخگذاری دستوری در ارز، بورس و... باعث میشود که حتی کسانی که به شدت از دستوری بودن انتقاد میکنند، خود را پنهان کنند تا مورد اتهام قرار نگیرند. همچنین، واژه "بازار" نیز به طور نادرست مورد استفاده قرار گرفته است. بازار به معنای عرضه و نیاز است. در یک بازار آزاد، عرضه و نیاز توسط واردکنندگان و صادرکنندگان شکل میگیرد. حال اگر این افراد در بازار ارز توافقی دلار را با نرخ ۶۸ هزار تومان معامله کنند، امکان دارد حدود ۵ تا ۱۰ درصد از داوطلبان به دلیل عدم تمایل به ورود به بازار توافقی، به بازار آزاد روی آورند. ولی آیا باید تمام کشور را بر اساس نظر همین ۵ تا ۱۰ درصد که تمایلی به بازار توافقی ندارند، شکل دهیم؟
بغزیان: کارایی فرزین مثبت بوده ولی ...
پس سهم افرادی که ارز ۶۸ هزار تومانی دریافت میکنند کجاست؟ در اینجا بحث رها کردن ارز مطرح است؛ به این معنا که شما ارز را دریافت میکنید و این موضوع دستوری نیست، بلکه به اصطلاح علمی قابل دفاع، نرخ ارز شناور است. هیچ کشوری ارز را به حال خود رها نکرده است؛ به عنوان مثال، هیچکجا خودرو را در بورس عرضه نمیکنند و این موضوع برای ارز نیز صدق میکند. هیچ دولتی ارز را رها نکرده مگر در شرایط تحریم و بحران اقتصادی که در آن صورت، بازار ارز نرخهای غیرمعمولی پیدا میکند. به عنوان نمونه، درهم امارات سالهاست که ثابت مانده و بازار دومی ندارد، یا در ونزوئلا یک نرخ رسمی و یک نرخ آزاد وجود دارد زیرا این کشور تحت تحریم است.
در شرایط کنونی که از مدیریت ارزی غافل شدهایم، نمیتوانیم به سادگی آن را کنار بگذاریم و با آن به صورت مطلق برخورد کنیم. به عقیده من، نمیتوانیم هیچ حد و مرزی برای بالا رفتن نرخ ارز تعیین کنیم و مشخص نیست که این نرخ به کجا خواهد رسید. ولی به وضوح، رها کردن ارز به این معناست که هر روز با یک نرخ جدید مواجه خواهیم شد که مشخص نیست در کجا تعیین میشود، چه در هرات و چه در سلیمانیه. به طور قطع، باید از تجربیات جهانی در زمینه مدیریت ارزی بهرهبرداری کنیم. به نظر من، کارایی بانک مرکزی مناسب بوده و اینکه چرا فرزین در حال حاضر به تصمیمات وزارت اقتصاد تن میدهد، باید از خود او پرسیده شود.
دولت چهاردهم هیچ برنامه ای برای کنترل نرخ ها ندارد!
من با اعلام اعداد و رقم ها مشخص برای نرخ تورم موافق نیستم، زیرا باید به طور دقیق بگوییم که نرخ تورم ۴۰ یا ۴۲ درصد است و این اعداد نتیجه محاسبات دقیق هستند. اعلام اعداد بدون محاسبات صحیح، غیرحرفهای به نظر میرسد. به نظر من، دولت چهاردهم هیچ برنامهای برای کنترل نرخها ندارد. اگر دولت برنامهای داشت، خوشحال میشدم که آن را ببینم. همچنین، هیچ برنامهای برای کنترل وجود ندارد و تنها اعلام میکند که به دنبال نزولی شدن نرخهاست و به طور خوشبینانه پیشبینی کرده که تورم به ۴۲ درصد میرسد. ولی آیا با این وضعیت و نرخ ارز نزدیک به ۱۰۰ هزار تومان، قاچاق ارز و پولشویی، میتوانیم انتظار نزول نرخ ارز را داشته باشیم؟ همچنین، نیازی نیست که اگر نرخ تورم سال گذشته بین ۳۵ تا ۴۰ درصد بوده، امسال نیز به همین صورت صعودی یا نزولی باشد؛ نرخ تورم سال آینده حتی میتواند به صفر برسد، ولی این امر نیازمند شرایط خاص خود است.